بامداد(97/12/6)

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

بنام خداخیلی وقته سری نزدم از وبلاگ و چیزی ننوشتم . البته خودم حوصله خوندن مطلبای قبلیو ندارم ولی شاید یه روز خواستم بخونم . روزگارممیگذره چند هفته ای هست که ترک یک گناه کبیره کردم و امیدوارم دووم بیارم سردار هم که شهید شد اصلا باورش برام سخته که سردار سلیمانی شهید شده خیلیا هستن که ضد آدمای خوب هستن . اینا آدمایی هستن که میگن تا زنده ای از زندگی لذت ببر که بعد میمیری ولی نمیدونن زندگی واقعی الان نیست لذت بردن واقعی الان نیست الان وقت استقامت هست تا برای زندگی عبدی اماده بشیم . ان شاءالله به کمک خدا بتونم اول خودمو اصلاح کنم دارم خیلی تلاش میکنم . خدا کمکم کنه. یه حس خوبی دارم با این همه سختی و مشکلات مالی ای که دارم و توی شهری که یک روز تا خونه ام فاصله داره اما حس خیلی خوبی دارم که فکر میکنم خدا بهم داره نگاهی میندازه و کمکم میکنه . امیدوارم زندگیم بهتر بشه امید به خدا بامداد(97/12/6)...ادامه مطلب
ما را در سایت بامداد(97/12/6) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khateratsarbaz بازدید : 31 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 11:03

۱۳۹۹/05/31

بنام خدا ۸ ماه پیش آخرین مطلبمو نوشتم چه روزایی گذشته از اون موقع چه  زود همه چی میگذره خیلی چیزا تغییر کرده از اون موقع خیلی زندگی توی این دنیا غم انگیزه توی ۸ ماه فانی چه اتفاقایی افتاده از بزرگترینش همین ویروز کرونایی هست که اومده و تا الان از خان بامداد(97/12/6)...ادامه مطلب
ما را در سایت بامداد(97/12/6) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khateratsarbaz بازدید : 40 تاريخ : دوشنبه 16 فروردين 1400 ساعت: 1:41

سپاس خداوندی را که دست غواصان دریای علوم به او نخواهد رسید

زندگی چه کردی با من حسابی فشار آوردی بهم . میگن قراره بدتر از ایناهم سرم بیاری فکر میکنی من میتونم زیر بار این همه فشار دووم بیارم تنها امید من تنها ایمان من خدا هست بین روحم و خدای خودم جسم فانیمن که بامداد(97/12/6)...ادامه مطلب
ما را در سایت بامداد(97/12/6) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khateratsarbaz بازدید : 60 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 6:48

مردن

بنام خدا چه حس عجیبی دارم امروز . درواقع از دیشب وقتی خواب بودم یه تصویر اومد جلو چشم وحشت کردمفقط برای چند ثانیه شاید همون ارتباطی هست که میگن روح آدم با اون دنیا برقرار میکنه خیلی بد و وحشت ناک و تر بامداد(97/12/6)...ادامه مطلب
ما را در سایت بامداد(97/12/6) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khateratsarbaz بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:59

1398/06/15

بنام خدا تا الان خودمو مشغول حرف زدن با علی کردم . علی یکی از بچه های کلاکه توی دیسکرد و تیم اسپیک میحرفیم ...  ولی در کل چه زندگی سرد و بی مزه ای و بی رنگرویی شده همه یه بار عاشق شدن معلومنیست دلم من بامداد(97/12/6)...ادامه مطلب
ما را در سایت بامداد(97/12/6) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khateratsarbaz بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:59

حالم خرابه

به امید خداچند روزه حالم خیلی خرابه در واقع من کلا حالم خرابه خیلی وقتهاینجوری ام ولی خب یه وقتا مثل این چند روز اخیر بدتر از بد میشهکه نمیتونمم پشت خنده هام خودمو قایم کنم اصن چند روزه که دیگه همش چه بامداد(97/12/6)...ادامه مطلب
ما را در سایت بامداد(97/12/6) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khateratsarbaz بازدید : 57 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:59

چه دنیایی شده

بنام خداچه دنیایی شده ها اصلا نمیشه دیگه آدمارو تشخیص داد و چه راحتی گولمیزنن آدمارو البته من که گول نخوردم تا الان . نه که زرنگ باشم اتفاقا ادم ساده ای هستم ولی چون خدا هوامو داشته گول نخوردم ... مثل بامداد(97/12/6)...ادامه مطلب
ما را در سایت بامداد(97/12/6) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khateratsarbaz بازدید : 67 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:59

این روزا

بنام خدااین روزا خیلی خیلی زیاد احساس مردن دارم ...اما در کنار این احساس مردن احساس جاودانگی هم دارم ... یعنی اینجور بگم جوری حس مردن دارم که میدونم فقط جسمم نابودمیشه و خودم زنده هستم . برای همین همش بامداد(97/12/6)...ادامه مطلب
ما را در سایت بامداد(97/12/6) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khateratsarbaz بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:59

۲۵ ساله شدم

بنام خداپنجشنبه۱۳۹۸.۷.۷ منوارد ۲۵ سالگی شدم چه حس بدی بود که ذوق داشتمتولدمه و شاید چند نفری بهم تبریک بگن و حتی پدر مادرم هم اینو یادشون نبود خب البته که کار و گرفتاریا زیادن و اینم چیز مهمی نیست به بامداد(97/12/6)...ادامه مطلب
ما را در سایت بامداد(97/12/6) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khateratsarbaz بازدید : 64 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:59

دیوونه شدم

بنام خدای بخشنده و مهربان این تنهایی ها انقدر سخت میگذره بعضی وقتا دیوونه میشم و مغذمهنگ میکنه که فقط میخوام بنویسم ... گذشته از همه اینا انقدر بهم فشار آورده که بنظرم تمام این حس و حال مردنی که دارم بامداد(97/12/6)...ادامه مطلب
ما را در سایت بامداد(97/12/6) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khateratsarbaz بازدید : 67 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:59

آرشیو مطالب

پيوندهای روزانه

لینک دوستان

خبرنامه